توضیحات
کتاب «داستان ملال انگیز» نوشتهی «آنتون چخوف» و ترجمهی «آبتین گلکار» است. ناشر دربارهی کتاب آورده است: «داستان ملالانگیز روایت آخرین ماههای زندگی نیکلای استپانویچ است؛ او پروفسوری است پا به سن گذاشته و مشهور که به نشانها و مدالهای متعدد روسی و خارجی دست یافته است. داستان، که از زبان خود پروفسور روایت میشود، شرح رنگ باختن این تصویر جذاب و رخ نمودن ملالی است که او دچارش شده است. پروفسور، که تمام زندگیاش را همچون اثر هنری زیبایی میبیند، در پی پایانی بینقص و شایسته برای آن نام پرآوازه است، اگرچه رسیدن به چنین پایانی در سایهی سنگین ملال و کسالت دشوار است. چخوف در بیستونه سالگی داستان ملالانگیز را نوشته است و قصد دارد با داستانی که راویاش پیرمردی ملول و بیمار است و ملالانگیز به نظر میرسد، خواننده را با خود همراه کند.» در قسمتی از داستان میخوانیم: «پس از نیمه شب بیدار میشوم و ناگهان از رختخواب بیرون میپرم. به علت نامعلومی به نظرم میرسد که همین حالا خواهم مرد. چا چنین تصوری دارم؟ در بدنم هیچ نشانهای نیست که دال بر نزدیک بودن مرگ باشد ولی چنان وحشتی به روحم سنگینی میکند که انگار ناگهان شبح شوم و عظیم را به چشم دیدهام.» این کتاب را نشر «ماهی» منتشر کرده است.
نویسنده | آنتون چخوف |
مترجم | آبتین گلکار |
شابک | 9789642090051 |
ناشر | نشر ماهی |
موضوع | داستان کوتاه خارجی |
قطع | جیبی |
نوع جلد | شومیز |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 108 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 88 گرم |